۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۲, سه‌شنبه

من فمینیست شدم

من فمینیست شدم ، چون از طفولیت شنیدم :دختر اگر با کسی حرف بزنه ،بخنده ،به خودش برسه ،می گن شوهر می خوایه !
من فمینیست شدم ، چون بین دعواهای خواهر و برادر همه می گفتند :او بچه است ،خیر است دو بزنه ! تو نباید با برادرت زبان بازی کنی ، تو دختری !
من فمینیست شدم ، چون اگر پسری پرزه میگفت ، همه خوش میشدند که : کلان شده ! ولی اگر دختری پرزه میشنید ، همه میگفتند :حتما تو سبک سری کردی ، دختر اگر سنگین باشه کسی چیزی بریش نمیگه !
من فمینیست شدم ، چون وقتی زن همسایه از شوهرش لت خورد ،گفتند :مَرد است، قهر بوده ،تو گپ نزن، زبان بازی نکن خودش آرام میشه !
من فمینیست شدم ، چون وقتی مردی زن دوم گرفت، به زن اول گفتند :غال مغال نکن ، خرج تو را هم که میته ، گشنه خو نماندی!،نمیتوانی برگردی خانه پدرت و سربار شوی !
من فمینیست شدم ، چون پسر 15 ساله خواهر 20 ساله اش را لت و کوب کرد که :تنها رفتی بیرون ؟بی اجازه؟بی من ؟با آرایش ؟ و مادردر جواب اعتراض دختر گفت:خو غیرتیه، برادرته،می خواهی بی غیرت باشه ؟!!
من فمینیست شدم ، چون وقتی شوهر دوستم فوت کرد ،پدر شوهرش گفت:اگر می خواهی ازدواج کنی ، با برادر شوهرت ازدواج کن یا طفل ها را بریت نمیتم و اگر طفل هایت را می خواهی ،در خانه خودم، زیر نظر خودم باش و ازدواج هم نکن !
من فمینیست شدم ، چون هر وقت خواستم در اجتماع حضور داشته باشم ،ذکور منزل گفتند :یک مرد باید همراهت باشه که مواظبت باشه ، مه خودم مَردم ولی بدان ،مردها همه کثیفند ،بیرون پر از گرگ است !و من نفهمیدم باید بین این گرگها و کثیفی ها بمانم یابروم !
من فمینیست شدم ، چون خسته ام ،از این همه مظلومیت زن ،از این همه فرهنگ موروثیه غلط ،از این همه ستم ناآگاهانه ی زن بر زن !
و من یک فمینیست هستم به امید تغییر این شرایط با کمک دوستانم و به امید نسل آینده که اینک کودکانی بی گناه و پاک هستند در دامن تربیت من و تو ،
میتوانیم همین راه را ادامه بدهیم ؟!
و یا درست کنیم این فرهنگ مسموم و اشتباه را!!!.......................

۱ نظر:

  1. فرزانه هوشنگ زاده۶ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۴۳

    من فمینیست شدم ، چون خسته ام ،از این همه مظلومیت زن ،از این همه فرهنگ موروثیه غلط ،از این همه ستم ناآگاهانه ی زن بر زن !

    بسیار زیبا نوشتی دوست من، امیدوارم نسلهای بعدی به این فرهنگ مسموم و اشتباه دچار نباشند!

    پاسخحذف